ملاقات با تویوتا ونزا
هنوز هم بزرگترین خودروساز دنیاست. پارسال 10 میلیون و 800 هزار دستگاه خودرو فروخته. 320 میلیارد دلار درآمد و 38 میلیارد دلار هم سود خالص داشته. بهتنهایی 12.5 درصد از سهم کل بازار جهانی خودرو را در اختیار دارد. بیش از 370 هزار کارمند رسمی در سرتاسر دنیا برایش کار میکنند. اینها آمار ترسناک گروه خودروسازی تویوتاست. پس، هیچکس نمیتواند به نحوه مدیریت این امپراطوری ایرادی وارد کند. پس، هر تصمیمی که میگیرد، منطقی است. پس، میداند که چی کار دارد میکند. پس، اگر روزی روزگاری یک خودرو را در آمریکا برای آمریکاییها میساخته و روزی روزگاری همان خودرو را در چین برای چینیها میساخت، حتماً دلیلی داشته. این داستان «ونزا» است.
تویوتا ونزا از کجا آمد؟
همین اول کاری بگوییم که ماجرای ونزا از آن ماجراهای صعود و سقوط و افسانه و کابوس نیست. این یک نمونه بارز از تصمیمات کلان مدیریتی است. پس بریم ببینیم قضیه اصلاً چی بوده؟
در حالی که تب گرایش به کراساورها در بازارهای شرقی حدود 10 سالی است که به اوج رسیده، در بازارهای غربی این تقاضا سابقهای نزدیک به 25 ساله دارد؛ یعنی تقریباً از اوایل دهه 2000. با اینکه هنوز هم بخش اعظمی از مشتریان آمریکایی عاشق خودروهای بزرگ هستند، اما از اواخر دهه 90 قوانین ایالتی مربوط به مصرف سوخت و آلایندگی به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان فشار آورد؛ و دقیقاً به دلیل همان علاقه سنتی آمریکاییها به محصولات سایز بزرگ، شرکتهای بومی این کشور نمیتوانستند به راحتی سراغ تولید نسخههای کوچکتر بروند. فضایی ایدهآل برای عرضاندام طوفانی هوندا CR-V که یکتنه در آمریکا تاخت و تاز کرد. تقریباً سالهای 2005-2006 بودیم که نیسان قشقایی، سوبارو فورستر و حتی هیوندای سانتافه توانستند تصویری روشن از سلیقه جدید آمریکاییها را به نمایش بگذارند. تویوتا داشت از این قافله عقب میماند. با اینکه RAV4 حضوری مداوم در آمریکا داشت ولی هنوز جای خالی یک کراساور جمعوجور احساس میشد. پروژه Venza پاسخی به این معادلات بود. خودرویی که سال 2008 رونمایی شد. یک ژاپنیِ ساخت آمریکا برای آمریکاییها. نسل اول ونزا با هوشمندی تمام روی پلتفرم کمری ساخته شد. سدانی که خودش محبوب بازار آمریکا بود. پیشرانههای قدرتمند در کنار مجموعهای کامل از آپشنها و تجهیزات جذاب مشتریان را به یاد نسل سوم لکسوس RX میانداخت. ونزا 9 سال طلایی را در همان گام اول تجربه کرد.

اما همهچیز برای نسل دوم ناگهان تغییر کرد. ونزا انگار آمده بود تا یک اتوبان موفقیت برای سایر محصولات تویوتا در آمریکا باز کند. انگار آمده بود تا خودش را جلوی پای بقیه قربانی کند. ونزا فاصله خالی بین سبد پخش و پلای ژاپنیها را پُر کرد و خودش خالی شد. با شروع نسل دوم، تولید این خودرو در آمریکا متوقف شد ولی عرضهاش همچنان با مدل ساخت ژاپن ادامه پیدا کرد؛ اما فروش بالای کهنهکارهایی مثل راوفور و هایلندر و البته یک تازهوارد به اسم Signia Crown، دیگر حضور ونزا را توجیه نمیکرد. به همین دلیل از 2024 به بعد، عرضه این خودرو در آمریکا نیز متوقف شد.
بررسی طراحی تویوتا ونزا
یک سؤال؛ احساس نمیکنید ونزا را قبلاً یک جایی دیده بودید؟ نه که گرافیک دوستانهای داشته باشد. منظورمان این است که قیافهاش یکجورایی تکراری نیست؟ به خدا متلک نمیاندازیم. ولی واقعاً معلوم نیست چرا اینقدر شبیه چینیهای دور و برمان از آب درآمده. از نظر زبان بصری تقریباً شبیه هیچکدام از آن همه تویوتا که ظاهراً قرار است وارد بازار شوند، نیست. نه راوفور ادونچر، نه لوین هیبرید، نه C-HR. فرانتلندر و هایلندر و وایلدلندر که اصلاً و ابداً. خدا قهرش نگیرد، تا حدودی شبیه کرولا 1200 توربو شده است.
قشنگ نشان میدهد که تبدیل به یک کراساوور اقتصادی شده. دیگر خبری از پیچیدگی در گرافیک و جزییات نیست. به زور چراغهای تیز و کشیده، دلش میخواسته تهاجمی باشد. ولی در نهایت شاهد یک خروجی نسبتاً معمولی هستیم. باز هم چراغهای باریک به هم متصل. این هم از طراحی بخش عقب. با اینکه طراح سراغ سنت تکراری این روزها رفته ولی شاید خاصترین بخش طراحی بیرونی این تویوتا همین قسمت پشتیاش باشد. حداقل در این ناحیه یک حس و حال پرانرژیتری را شاهد هستیم. انصافاً ریزهکاریهای روی سپر و قرار دادن چراغ مهشکن بهصورت توکار و بالای یک نوار کرومی، جالب توجه بود.

نه، این نباید کابین یک شاسیبلند ژاپنی هفت هشت میلیاردی باشد. حالا ما که با کسی خوردهبردهای نداریم، ولی خداوکیلی کابین ریرا بهمراتب مدرنتر و امروزیتر است. ضعف کیفیت در سرتاسر طراحی داخلی ونزا داد میزند. از آمپر پشت فرمان گرفته تا دکمههای قدیمی سیستم تهویه مطبوع. نمایشگر که اصلاً جای دفاع ندارد. نه، این کارِت خوب نبود آقای تویوتا.
بررسی تجهیزات و آپشنهای تویوتا ونزا
نگاهی به سبد تویوتاهای وارداتی حکایت از آن دارد که اغلب این ژاپنیهای چینیساز، لیست قابل دفاعی از آپشنهای رفاهی و ایمنی را ارائه میدهند. ونزا هم از این قاعده مستثنا نیست. غیر از تجهیزات متعارف وارداتیهای امروزی، در این خودرو میتوان سقف پانورامای Star Gaze را دید که حس فوقالعادهای را القا میکند. البته این آپشن خاص، در تابستان مشکلات خاص خودش را هم دارد. داشبورد دیجیتال و نمایشگر اصلی 12.3 اینچی میتواند نظر سختپسندهای امروزی را جلب کند. از آن قر و فرهای جذاب که خوراک چینیهاست. یک چیزی که در این خودرو وجود دارد و روی کمتر خودروی تازهوارد دیده بودیم، هدآپ و آینه عقب دیجیتال است. نه که چیز خاصی باشد ولی حالا تویوتا زحمت کشیده و ما هم گفتیم.

بعد از فانتزیهای همیشگی بازاریپسند، یک سیستم صوتی حرفهای است که عیار خاص بودن یک خودرو را مشخص میکند. آنچه برای ونزا در نظر گرفته شده از برند JBL است که از ما نشنیده بگیرید ولی میتواند برای مسافرت و دورهمیهای مجاز خانوادگی، کار راهانداز باشد. به اینها، شارژر وایرلس Qi، یک مشت پورت USB و تهویه مطبوع سه منطقهای را هم اضافه کنید.
از نظر تجهیزات ایمنی، حضور سیستم ابداعی تویوتا با نام Safety Sense نسخه 2.5، یعنی همهچیز. این پکیج فناورانه، شامل سیستم پیشتصادف با تشخیص عابر پیاده و دوچرخهسواری در تقاطع، ترمز اضطراری خودکار، کنترل کروز تطبیقی، هشدار تصادف عقب، هشدار نقطه کور و دوربین 360 درجه میشود؛ یعنی خلاصه که اینها را نمیشود جدا جدا سفارش داد که خودش خبر خوبی است.
بررسی مشخصات فنی تویوتا ونزا
اجازه هست یک درد و دل کوتاه بکنیم؟ قبلاً یک واردکننده داشتیم که 30 مدل وارد میکرد؛ اما الان 30 واردکننده داریم که یک مدل وارد میکنند. به همین دلیل است که خیلی باید دقت کنید که چه مدلی را چه شرکتی آورده. مثلاً همین تویوتا ونزای امروز ما، هم ویرایش هیبریدیاش موجود هست هم نسخه تنفس طبیعی؛ که البته ما سراغ نسخه معمولیاش رفتهایم. نسخه خیلی معمولی.

پیشرانه این مدل از ونزا 2 لیتری با 171 اسببخار قدرت است. جعبهدنده CVT (با 10 حالت شبیهسازیشده) و انتقال قدرت هم محور جلو است. دیدید؟ همهچیز در سادهترین حالت ممکن انتخاب شده. نمیشود به واردکننده خُردهای هم گرفت. ونزا همینطوری قیمتش بالاست. اگر نسخه 2.5 لیتری هیبریدی با انتقال قدرت 2 محور وارد میشد، احتمالاً از فاز رقابتی با چینیها خارج میشد. به هر حال اگر به دنبال تویوتاهای جسورتر هستید، میتوانید جدید و قدیمش را در بازار پیدا کنید.