All Categories
    Filters
    Preferences
    جستجو
    خبرخوان

    نوشته های بلاگ  "1404"  از "خرداد"

    0 لیپ موتور لافا 5؛ رقیب فولکس ID.3

    در نمایشگاه خودرو مونیخ 2025 که با نام IAA نیز شناخته می‌شود، شرکت لیپ موتور هم از یک هاچبک برقی به نام لافا 5 رونمایی کرد.

     

    0 هوندا وزل RS؛ با ظاهری اسپرت

    هوندا وزل از سال 2021 تاکنون در چین و ژاپن به فروش می‌رسد. این خودرو در اروپا با نام HR-V حضور دارد، که البته نباید با HR-V بازار آمریکا اشتباه گرفته شود. پس از بروزرسانی در بهار 2024، حالا تیپ نیرومند RS نیز برای این کراس‌اور هیبرید معرفی شده است.

    طراحی هوندا وزل RS

    چهره هوندا وزل RS به واسطه طراحی جزئیات جلوپنجره و نشان قرمز RS روی آن به همراه قطعات پلاستیکی بخش پایینی بدنه با جزئیات نقره‌ای، از مدل استاندارد متمایز می‌شود. علاوه بر این‌ها باید به طرح جدید رینگ‌های 18 اینچ، حذف آنتن کوسه‌ای و تزئین آئینه جانبی با رنگ مشکی اشاره کرد.

    ضمن بازنگری در تنظیمات فرمان و تعلیق هوندا وزل RS، فاصله کف تا سطح زمین هم از 1580 به 1545 میلی‌متر کاهش یافته است.خریدار می‌تواند یکی از 5 رنگ موجود را برای تزئین بدنه انتخاب کند.

     

    کابین و امکانات هوندا وزل RS

    در فضای کابین هوندا وزل RS با جزئیات قرمز، روکش چرم برای فرمان و دسته دنده، روکش جیر در بخش کناری صندلی‌ها و تزئین پوشش داخلی سقف با رنگ مشکی روبرو هستیم.

    هوندا وزل RS به صورت استاندارد به مجموعه دستیار ADAS هوندا، چراغ‌های LED، تهویه دومنطقه‌ای، گرمکن فرمان و صندلی‌های جلو، شارژر بی‌سیم و بازشوی برقی صندوق، مجهز شده است. در تیپ کامل، دوربین عقب در آینه وسط و سیستم صوتی پرمیوم با 10 بلندگو نیز اضافه می‌شود.

    مشخصات فنی هوندا وزل RS

    برخلاف انتظار، مشخصات فنی هوندا وزل RS با مدل استاندارد تفاوتی ندارد. قوای حرکتی این خودرو از سامانه هیبرید شامل پیشرانه 1.5 لیتر تنفس طبیعی با 106 اسب‌بخار قدرت و دو موتور برقی تشکیل می‌شود. این سامانه در مجموع، 131 اسب‌بخار قدرت و 253 نیوتن‌متر گشتاور را به محور جلو یا هر دو محور انتقال می‌دهد.

    قیمت هوندا وزل RS

    هوندا وزل e:HEV RS از اکتبر 2025 در ژاپن عرضه می‌شود. قیمت پایه این خودرو برای دو تیپ محور-جلو و چهار چرخ محرک به ترتیب 3.75 و 3.97 میلیون ین (25,400 و 26,800 دلار) تعیین شده است.

    0 ملاقات با بنتلی فلایینگ اسپور 2017

    برای ما ماشین‌بازها، دنیای فعلی خودروها واقعاً بی‌معنی و پوچ شده. همه‌چیز فانتزی و تصنعی. دیجیتالی و کامپیوتری. برقی و مثلاً هوشمند. به‌وضوح در حال دور شدن از فلسفه ابرپدیده‌ای به اسم خودرو هستیم. این یعنی فراموش شدن اصالت. البته که تازه‌واردها از این موج جدید استقبال می‌کنند. چون دیگر مجبور نیستند به سنت‌ها وفادار بمانند. درست در چنین فضای دلهره‌آوری، اشراف‌زاده‌ای به اسم «شوالیه فلایینگ اسپور از نوادگان سِر بنتلی»، ورق را برمی‌گرداند.

    بنتلی فلایینگ اسپور از کجا آمد؟

    پیدا کردن ریشه‌های این خودرو به خیلی قبل برمی‌گردد. خیلی خیلی قبل؛ یعنی سال 1955. زمانی که بنتلی موتورز لیمیتد هنوز جزو زیرمجموعه‌های رولزرویس بود. شرکت آن زمان خودرویی تولید کرد به اسم S1 که در واقع یک نسخه به‌روزرسانی‌شده از رولزرویس Silver Cloud با پیشرانه 6 سیلندر خطی بود. این محصول یک ویرایش لوکس‌تر و اسپرت‌تر از کانتیننتال افسانه‌ای بود. نسخه‌ای که به لطف شاسی فولادی و بدنه بزرگ‌تر، با استقبال ثروتمندان روبرو شد. یکی دیگر از دلایلی که S1 به فروش خیره‌کننده‌ای دست پیدا کرد این بود که داخل کابین آن از چرم ممتاز و چوب واقعی و حتی سیستم تهویه مطبوع استفاده شده بود. پشت صندلی‌های جلو، میزهای چوبی جمع‌شونده تعبیه شده بود. جزئیاتی که البته روی تولیدات رولزرویس دیده نمی‌شدند.

    اقبال بنتلی S1 ، شرکت را مجاب کرد تا نسخه جدیدی از آن را 4 سال بعد به اسم S2 تولید کند. آن روزهایی که خودروهای لوکس به معنای واقعی تولید می‌شدند، دست‌ساز بودن واقعاً اشاره به محصولی داشت که توسط یک تیم مهندسی و یا پیمانکاران حرفه‌ای با دست ساخته می‌شد. مجموعه‌هایی که هرکدام نسخه‌های خاص خودشان را از یک مدل تولید می‌کردند. بوگاتی رویال، رولزرویس فانتوم، سانبیم 16، آلفارومئو 6C و خیلی دیگر از مدل‌های تشریفاتی آن روزهای اروپا به همین فرم ساخته می‌شدند.

    مدل جدید بنتلی S2 هم با چنین ساز و کاری در 1959 با یک پیشرانه قوی‌تر 8 سیلندر V شکل ساخته شد. یکی از پیمانکاران، شرکت H.J Mulliner بود که برای خودش یک تیپ منحصربه‌فرد از این خودرو را ساخت و اسمش را هم Flying Spur گذاشت. تیپ فلایینگ اسپور، به لطف بدنه کشیده‌تر و عریض‌تر، امکانات بیشتر، جزئیات لوکس‌تر و رنگ‌های جذاب‌تر در بین تمام تیپ‌ها به درخششی فوق‌العاده دست پیدا کرد.

    این موفقیت باعث شد همکاری مولینر با بنتلی در نسل سوم یعنی S3 هم ادامه پیدا کند. حالا دیگر بنتلی‌های سری S در حال تبدیل شدن به یک شخصیت مستقل و نمادی از ساختارشکنی در دنیای لوکس‌ها بودند. چیزی که رولزرویس هنوز هم جرئت انجام دادنش را ندارد. یک شخصیت لوکس‌گرای اسپرت‌پسند هرچه بود پرونده این 3 محصول در سال 1965 برای رفتن به سمت تولید سدان T1 بسته شد.

    40 سال بعد از تولید آخرین مدل بنتلی S3 تیپ فلایینگ اسپور، شرکت در 2005 برای اولین‌بار یک مدل مستقل با همین نام معرفی کرد. این خودرو درواقع مدل سدان همان کانتیننتال طوفانی بود. نکته جالب درباره فرایند تولید این خودرو آن است که در تمام این سال‌ها، بنتلی محصول فوق را در یک کارخانه Cewe شهر چشر ساخته است. اصالت یک همچین چیزی است که شاید تازه‌واردهای امروزی متوجهش نمی‌شوند.

    بررسی طراحی بنتلی فلایینگ اسپور

    اگر خودروهای جدید را یک لپ‌تاپ روی چهارچرخ تلقی کنیم، بنتلی فلایینگ اسپور قطعاً یک تکه جواهر است که زیرش چهار چرخ نصب شده است. این فقط یک سمت ماجراست. بنتلی شخصیت خودش را طوری معرفی کرده که علاوه بر یک فوق‌لوکس، باید کارایی یک گرندتورر اسپرت را هم داشته باشد. این ترکیب باید در چهره‌اش هم دیده می‌شود. شما فکر کن باید یک موشک کروز طوری طراحی کنید که به‌عنوان یک نماد زیبایی در موزه هم نمایش داده شود. تبدیل گراز به حیوان خانگی کمی دیوانگی است.

    البته بنتلی خودش متخصص کنار هم آوردن این تضادها است. در یک سدان لوکس با تمایلات شدید تجمل‌گرایانه، حضور قوس روی بدنه و گلگیر واقعاً زجرآور است. همین خمیدگی خودش یکی از الزامات مدل‌های اسپرت است. حالا در این بین باید به فکر آیرودینامیک هم باشیم. چراغ‌های اصلی به‌وضوح اشاره مستقیمی به آرایش الماس دارند. باید هم اینطور باشد. بنتلی در روز روشن هم می‌درخشد.

    در نمای عقب بنتلی حوصله بیشتری به خرج داده. چراغ‌ها نه خیلی شق و رق مثل رولزرویس شده‌اند نه خیلی تند و تیز مثل آستون‌مارتین. یک تعادل منطقی. این حالت علاوه بر القای حس قدرت و وقار، سیگنال مغرور بودن بریتانیایی‌تبارها را هم به رخ می‌کشد.

    شاید این برای اولین‌بار باشد که می‌خواهیم با اشاره به ریزترین جزئیات، عمق اشرافی‌گری داخل کابین یک خودرو را بررسی کنیم. جایی که حقیقتاً دست‌ساز بودن به‌وضوح دیده می‌شود. پس ببخشید که مجبور هستیم از کلمات انگلیسی استفاده کنیم.

     اول از همه با Bookmatch Veneer شروع می‌کنیم. متاسفانه این عبارت ترجمه دقیقی ندارد. فقط همین را می‌شود گفت که بوک‌مَچ یک اصطلاح در معماری و طراحی داخلی است که به نوع خاصی از چیدمان دو قطعه سنگ یا کاشی در کنار هم گفته می‌شود که طرح‌ها و رگه‌های آنها در یک خط قرینه قرار بگیرند و شبیه یک کتاب باز به نظر برسند. وِنیر هم یک لایه نازک از چوب واقعی است که برای افزایش زیبایی روی سطوح دیگر قرار می‌گیرد. یک همچین چیزی برای تریم داخلی بنتلی فلایینگ اسپور استفاده شده است. این طراحی برای خودش عالمی دارد. بنتلی یک کاتالوگ جداگانه فقط برای تریم داخلی‌اش دارد. مثلاً یکی از مدل‌ها اکالیپتوس فیدلبک نام دارد و یکی دیگر گردوییِ بورِ طرح‌دارِ تیره.

    پوشش سطوح هم قیامت است. چرم روی صندلی، رودری، فرمان، دسته‌دنده و غیره همگی در سطح A+ تهیه‌شده از شمال اروپا هستند که بهترین گاوها را پرورش می‌دهند. جنس چرم‌ها هم نوعی شبیه به آلکانتارا به اسم Eliade است که سقف را هم با آن پوشش می‌دهند. بنتلی می‌گوید ترکیب تریم بوک‌مچ و چرم، نوعی فضاسازی برای عصر معاصر است. دوخت دستی تمام صندلی‌ها یک چیزی بین ۱۷ تا ۲۰ ساعت زمان می‌برد. در مجموع بیش از ۳۰ متر نخ در کابین این خودرو استفاده شده است.

    بریم سراغ آیتم بعدی. روی کنسول فلایینگ اسپور می‌توانید تعدادی دکمه مکانیکی فولادی براق ببینید که با تکنیک knurling یا آج‌زنی طراحی شده‌اند. دکمه‌هایی که به‌صورت Organ-Stop بیرون کشیده می‌شوند. حالا داستان این اُرگان-استاپ چی بود این وسط؟ ارگان همان ارگ کلیسایی است که نوازنده‌ها برای تغییر نت و ریتم، دکمه‌هایی موسوم به ارگان-استاپ را بیرون می‌کشیدند و یا فرو می‌بردند. این نوع انتخاب دکمه‌ها با توجه به مهندسی احساس لامسه (موسوم به Haptic) طراحی شده‌اند.

    دیدید که ما چقدر روی طراحی دریچه‌های تهویه مطبوع حساس هستیم. به طرز غیرقابل توضیحی یک قانون وجود دارد؛ هر خودرویی که طراحی دریچه تهویه مطبوع آن خاص و ویژه باشد، حتماً خودروی درست و حسابی است. در این بنتلی حتی این دریچه‌های معروف هم اسم خاص خودشان را دارند. شرکت به آنها Bull’s-eye می‌گوید. اصطلاحی به معنی مرکز یک هدف. درنهایت طبق یک سنت دیرینه، آن وسط یک ساعت عقربه‌ای از برند Breitling تعبیه شده تا لوکس‌سازی داخل کابین را به کمال خودش برساند. واقعاً چرا یک خودروساز باید در این حد روی ریزه‌کاری‌ها مایه بگذارد؟ خُب البته که دلیلش مشخص است؛ شرافت و اصالت.

    بررسی تجهیزات و آپشن‌های بنتلی فلایینگ اسپور

    شاید اصل قضیه اینجا باشد. اینجا خبری از آن آپشن‌های الکی کاتالوگ پُرکُن نیست. به جای آنکه سر و کله مشتری را با یک دو جین تجهیزات بی‌مورد شلوغ کنند، همه‌چیز با تمرکز روی خاص بودن تعبیه شده است. مثلاً شیشه‌های این خودرو همگی دولایه-آکوستیک هستند و به لطف درزگیری دقیق درب‌ها و کف‌ها، به قول خود بنتلی راننده و سرنشین را به یک «سکوت کتابخانه‌ای» دعوت می‌کند.

    ازجمله تجهیزات ایمنی خودرو می‌توان به سیستم کنترل ترمز در پیچ‌ها یا CBC اشاره کرد. چیزی احتمالاً قبل از این کمتر شنیده بودید. فلایینگ اسپور با توجه به وزن بالا و قوای محرکه پرقدرت خود، غیر از سیستم‌های مرسوم پایداری الکترونیکی و کشش به نظارت پیوسته روی ترمزها به‌ویژه در زمان پیچیدن‌های سنگین نیاز دارد. دقیقاً CBC به درد همچین کاری می‌خورد. سیستم صوتی بنتلی فلایینگ اسپور خوب نیست. عالی نیست. حیرت‌انگیز است. مجموعه‌ای فوق حرفه‌ای از برند Naim که این‌کاره‌ها می‌دانند چه معجزه‌ای می‌کند.

    بررسی مشخصات فنی بنتلی فلایینگ اسپور

    تا اینجای کار چی دیدیم؟ یک سوئیت تجملاتی در یکی از بهترین هتل‌های موناکو. از اینجا به بعد قرار است پشت یک سوپراسپرت بی‌رحم قرار بگیریم. این همان تضاد دیوانه‌وار بنتلی است.

    البته این که خودروهای فوق لوکس باید دارای پیشرانه‌های سنگین باشند، یک سنت قدیمی است. ولی سنگین داریم تا سنگین. بنتلی فلایینگ اسپور امروز ما، درون آن قفسه سینه حجمش، میزان یک ابرپیشرانه 6 لیتری 12 سیلندر W شکل است. همین جمله می‌تواند تیتراژ پایانی این مطلب باشد. بنتلی و در رأس آن فولکس‌واگن زیر بار تمام هزینه‌ها، انتقادات و حتی جرائم دولتی می‌روند تا نه فقط دست از پیشرانه‌های بنزینی برندارند، بلکه از نسخه‌های این‌چنین طوفانی هم صرف‌نظر نکنند.

    خیلی‌ها فکر می‌کنند بنتلی اولین مصرف‌کننده این قوای محرکه عجیب و غریب بود. در حالی که اولین‌بار سال 99 میلادی خود فولکس‌واگن کانسپتی به همین نام یعنی W12 ساخت. بعدش نسخه‌های محدودی از سدان فائتون و شاسی‌بلند توآرگ هم به این پیشرانه مجهز شدند. یک بار هم آئودی A8 (از زیرمجموعه‌های فولکس) با W12 تولید شد؛ اما تردیدی نیست که اوج شکوه این بلوک با بنتلی معنا پیدا کرد. آنچه می‌بینید درواقع ترکیبی از دو بلوک VR6 با زاویه 15 درجه است. این یعنی طول بلوک پیشرانه از یک V12 متعارف کوتاه‌تر است و درنهایت دست مهندس را برای توسعه سیستم انتقال قدرت چهار چرخ محرک و بزرگ‌تر کردن مکانیزم تعلیق، بازتر می‌کند. البته این شیوه آرایش سیلندرها باعث شده تا زنجیر تایم در دیوار پشتی پیشرانه قرار بگیرد و عملاً کار را برای سرویس‌ها و یا تعمیرات احتمالی فوق‌العاده سخت می‌کند.

    خروجی فلایینگ اسپور با حضور دو توربوشارژر 626 اسب‌بخار است. گشتاور هم مثل آب خوردن عدد 820 نیوتن‌متر را نشان می‌دهد. اتصال این خروجی به یک جعبه‌دنده حرفه‌ای می‌تواند عواقب خطرناکی داشته باشد. وقتی آن جعبه‌دنده ZF مدل 8HP90 باشد که هیچی. قدرت که از پیشرانه بیرون آمد و با جعبه‌دنده کنترل شد، توسط سیستم Torsen به هر چهار چرخ منتقل می‌شود و درنهایت شتاب صفر تا صد 4.3 ثانیه‌ای ثبت می‌شود. رسیدن به سرعت نهایی 325 کیلومتر در ساعت برای این ابوالهول 5.3 متری 2.5 تنی واقعاً کار سختی نیست.

    وقتی روی یک خودروی امروزی باک سوخت 90 لیتری نصب می‌شود، یعنی خودروی موردنظر یا برای رالی داکار ساخته شده یا مصرف بنزینش بی‌رحمانه بالاست. بنتلی فلایینگ اسپور به‌طور میانگین در هر 100 کیلومتر 15 لیتر سوخت مصرف می‌کند. بله قبول داریم که این عدد برای یک همچون پیشرانه‌ای مثل مصرف هیبریدی‌ها است. تازه این در حالی است که شرکت از فناوری غیرفعال کردن نیمی از سیلندرها در پیمایش‌های سبک هم بهره می‌برد.

    بنتلی فلایینگ اسپور یک کابوس ترسناکی هست که وسط یک رویای شیرین تجربه کردیم. شاید هم یک رویای شیرین درست وسط یک کابوس ترسناک.

    0 ملاقات با ب ام و 530 مدل 2025

    در تمام کشورهایی که حکومت پادشاهی دارند، انتخاب جانشین پادشاه همیشه داستان‌دار می‌شده. حتی در قضیه مربوط به شاهزاده و ولیعهد هم، به ارث رسیدن تاج‌وتخت خیلی بی‌حاشیه نیست؛ اما در امپراطوری باواریا اوضاع به آرامی و با تسلط پیش می‌رود. جانشین‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند. شاهزاده‌هایی کاربلد و این‌کاره. بدون اینکه جنگ و خونریزی شود. بدون اینکه کل سلطنت لطمه بخورد. این درست همان چیزی است که سری 5 دارد 50 سال انجامش می‌دهد. حالا هم که تاج طلایی به G60 رسیده. شاهزاده‌ای جوان، بچه خوشگل و تو دل برو!

    ب‌ام‌و 530 G60 از کجا آمد؟

    سال 2017 اینا هستیم. شرکت به‌تازگی دنیا را با رونمایی از نسل ششم سری 7 (کد G11) منهدم کرده است. ب‌ام‌و با سدان افسانه‌ای‌اش برای اولین‌بار از یک پلتفرم چندبخشی به اسم CLAR استفاده کرده بود. ایده‌ای کهکشانی برای کاهش هزینه تولید و ایجاد بستر برای توسعه فناوری‌های جدیدتر؛. حالا که یک چیزی روی سری 7 جواب داده، چرا روی سری 5 جواب ندهد؟ همان ایام، دقت کنید همان سال 2017 اینا که نسل هفتم سری 5 تازه رونمایی شده بود، شرکت کار روی نسل هشتم را استارت زد. نسخه جدید باید طوری ساخته می‌شد که از سری 5 فعلی بهتر باشد و از طرفی از سری 7 فعلی بالاتر نیاید. چه بساطی شده بود. در همان جلسات اولیه مدیران و مهندسان، همه هم‌نظر بودند که ماجرای جلوپنجره بزرگ سری 7 که با واکنش تند خریداران قدیمی روبرو شده بود، نباید روی این خودرو اجرا شود.

    فرایند تحقیق و توسعه با ساخت یک نسخه گِلی یک به یک (در ابعاد واقعی) جدی‌تر شد؛ اما همان‌طور که گفتیم شرکت نمی‌توانست کاری کند که نسل جدید سری 5 فضایی رادیکال مثل سری 7 پیدا کند. با آغاز سال 2020 کم‌کم تست‌های میدانی شروع شد. چالش دیگر ب‌ام‌و این بود که هم‌زمان با توسعه نسخه‌های بنزینی و هیبریدی، مجبور بود ویرایش تمام برقی موسوم به i5 را هم توسعه بدهد.

    کار با زمستان سخت در سوئد استارت خورد. آزمایش سردسیری مدل‌های بنزینی که اصلاً جای نگرانی نداشتند. مهم این بود که شرکت بفهمد مدل برقی در دمای منفی 30 چه عملکردی دارد. آزمون سخت جاده‌ای با تست ارتفاع در جاده‌های کوهستانی آلمان و اتریش ادامه پیدا کرد تا عملکرد سیستم توربو و هیبریدی در شیب بالا هم بررسی شود. حالا دیگر رسانه‌ها نسبت به عرضه قریب‌الوقوع نسل هشتم سری 5 مشکوک شده بودند. در نهایت تست گرم‌سیری در مراکش و ایالت نوادا برای سنجش پایداری رنگ بدنه و عملکرد سیستم تهویه و البته کیفیت متریال داخلی در گرمای بالای 45 درجه با موفقیت انجام شد. مثلاً یکی از آزمایش‌ها این بود که نسخه برقی باید بدون استفاده از کولر 2 ساعت زیر دمای 40 درجه باقی می‌ماند بدون اینکه باتری یا نمایشگرهای داخلی‌اش به مشکل بخورد.

    قبل از رونمایی رسمی، شرکت یک تست سنگین عملکردی را هم در پیست نوربرگ‌رینگ مخصوص مدل M Power برگزار کرد تا شتاب و سرعت بالا را هم بررسی کرده باشد. با شروع سال 2023 طی یک استراتژی هوشمندانه، شرکت اجازه داد تا جاسوسان صنعتی تصاویر مدل‌های استتاری را مثلاً به‌صورت پنهانی فاش کنند و درنهایت نسل هشتم این خودرو در اوایل سال 1402 خودمان به‌صورت رسمی رونمایی شد.

    بررسی طراحی ب‌ام‌و 530 G60

    اینکه بتوان ب‌ام‌و را در یک نگاه تشخیص داد، هنر خدایان باواریا است. اینکه بعد از 50 سال از تولد اولین مدل، حالا در هشتمین نسل هم می‌توان از کیلومترها دورتر حتی با دیدن نصف یک چراغ جلو هم فهمید این خودرو چیست، جادوی طراحی ب‌ام‌و است. نسل جدید با یکی از سخت‌ترین چالش‌های تمام عمر این سری روبرو شده بود. چراکه در روزگاری می‌خواست رونمایی شود که مدرنیته و طراحی‌های ساختارشکن بی‌اندازه محبوب شده‌اند. ولی اصالت شرکت این اجازه را نمی‌دهد که مدل‌های بازاری‌پسند بسازد. جانشین نسل پنج (G30) طوری ورق را برگرداند.

    سری 5 جدید به طرز ملموسی نسبت به تمام مدل‌های تاریخ این محصول بزرگ‌تر شده است. طول 97 میلی‌متر، عرض 33 میلی‌متر و ارتفاع هم 36 میلی‌متر. اگر فکر می‌کنید مثلاً 3 سانت اونقدر چیز خاصی نیست که شلوغ و پلوغ کنیم، باید بگوییم که هر یک سانتی‌متر تغییر در ابعاد خودرو نیاز به تغییر در شاسی، چفت و بست‌ها، تجهیزات، ایمنی، آیرودینامیک و درنهایت ایمنی و کارایی دارد که واقعاً به این سادگی‌ها نمی‌شود انجامش داد. از نظر تخصصی، طراحی سری 5 با وجود این رشد بالاتنه، می‌تواند یک الگوی فاخر مهندسی هم باشد. چراکه بدنه تیپ G60 از نظر ضریب درگ با ثبت عدد 0.22 الی 0.23 یک رکورد عالی به حساب می‌آید.

    نسل هشتم سری 5 دارای یک ساختار گرافیکی جدید برای چراغ جلو است. نور اصلی و راهنماها در دو طرف داخلی کاسه چراغ قرار گرفته‌اند تا زبان بصری عمداً مینیمال باشد. در یکی از کنفرانس‌های خبری بعد از رونمایی این خودرو، مدیران شرکت به‌صراحت گفتند که سبک جدید طراحی چشمان این خودرو یک برداشت مدرن از همان چراغ‌های دوقلوی سنتی است.

    اما بی‌تردید امضا اصلی و اصیل همه تولیدات باواریایی‌ها همان جلوپنجره معروف به Kidney (کلیه) است که در محصول جدید هم با استادی تمام مدرن‌تر و فضایی شده است. به‌خصوص در مدل‌های برقی که با یک نوار نورانی جذاب روی الکتریکی بودنش تاکید شده است. ازجمله دیگر تغییرات تاریخی این خودرو می‌توان به نصب دستگیره‌های هم‌سطح بدنه و چراغ‌های عقب باریک (L شکل) اشاره کرد که در هیچ‌یک از نسخه‌های قبلی ندیده بودیم.

    بررسی تجهیزات و آپشن‌های ب‌ام‌و 530 G60

    شاید فناوری برای خیلی از خودروسازان دنیا یک چیز آلاگارسون باشد ولی در صنعت خودروسازی آلمان یک چیز اجباری است. انگار اگر خودرویی بسازند که از نظر فناوری و تکنولوژی رقیب‌کُش نباشد، عصمتشان لکه‌دار می‌شود. شاید ب‌ام‌و زیادی در این زمینه آینده‌نگر بوده. آخه نمایشگر خمیده؟ آن هم 14.9 اینچ؟ سیستم‌عامل جدید iDrive نسخه 8.5 که بر اساس زبان برنامه‌نویسی لینوکس نوشته شده، چیزی فراتر از هوشمندی عمل می‌کند.

    یک چیز دیگر هم در این خودرو وجود دارد که واقعاً ترسناک است. آن هم یک نوار نورانی لمسی به اسم Interaction Bar است که البته اولین‌بار با سری 7 معرفی شد. شما فقط کافیست انگشت مبارک را روی این نوار بکشید تا علاوه بر یک بازی رنگی جذاب، روی سیستم‌های صوتی و تهویه مطبوع و مکانیزم‌های هشداردهنده کنترل داشته باشید.

    اطلاعاتی در دست است که شرکت حتی در نسخه‌های فول و لوکس این مدل هم استفاده از چرم واقعی را متوقف کرده است. احتمالاً این دوست‌داران محیط‌زیست قضیه را خیلی جدی گرفته بودند. حالا نسخه‌های مصنوعی مثل Veganza به‌عنوان پوشش صندلی‌ها در دسترس است.

    آخ که چقدر ب‌ام‌و به فناوری احترام می‌گذارد. اینجا یک سیستمی داریم به اسم ALC (مخفف Automated Lane Change به معنی تغییر خط خودکار). حالا داستان چیه؟ شما فقط کافیست زمانی که این سیستم فعال شده، به آن جهتی که مدنظر دارید بدون راهنما زدن «نگاه کنید»، خودرو با رعایت تمام شرایط و احتیاط به همان جهت حرکت می‌کند. دقت کردید فقط با نگاه.

    از این چیزها روی 530 جدید الا ماشالا زیاد داریم. مثلاً رانندگی خودران سطح 2 پلاس (پیشرفته). اگر بخواهید در خودروهای شاخ امروزی از سیستم خودران استفاده کنید نهایتاً مجبور هستید این سیستم را در سرعت هفتاد هشتاد کیلومتر در ساعت اجرا کنید؛ اما در این خودرو سیستم هوشمند خودران تا سرعت 130 کیلومتر در ساعت هم می‌تواند هدایت خودرو را به عهده بگیرد.

    آپشن دیوانه‌کننده دیگر این خودرو Parking Assistant Professional است که می‌تواند مسیرهای پیچیده را تا 200 متر در حافظه خود ضبط کند هر بار در صورت لزوم آن را تکرار کند. حالا این هیچی. این ذخیره مسیر را می‌توانید با موبایل هم انجام بدهید.

    به لطف سیستم‌عامل جدید G60 می‌توان با همان موبایل یا حتی با ساعت‌های هوشمند هم خودرو را از راه دور روشن کرد. در بخش تهویه مطبوع هم شگفتی داریم. بگذریم از اینکه هر کدام از چهار سرنشین می‌توانند دمای مدنظر خودشان را انتخاب کنند، در این محصول شاهد سیستم گرمایش مخصوص پاهای نفرات جلو هم هستیم. نه اینکه باد گرم یا سر از زیر بخورد. این را که سمند هم داشت. یک سیستم مستقل با دمای قابل تنظیم که از زیر صندلی به پشت پا برخورد می‌کند و تداخلی با دمای کلی داخل کابین ایجاد نمی‌کند.

    بررسی مشخصات فنی ب‌ام‌و 530 G60

    بعد از 7 سال درخشش پیشرانه رؤیایی سری N20، ب‌ام‌و توسعه بلوک جدید قوای محرکه خود به اسم B48 را استارت زد. نسخه‌ای قوی‌تر، سبک‌تر، کم‌مصرف‌تر و با آلایندگی کمتر.

    ب‌ام‌و 530 تیپ G60 مجهز به نسخه 2 لیتری توربوشارژ همین پیشرانه بود. اعداد خروجی 255 اسب‌بخار قدرت و 400 نیوتن‌متر گشتاور را نشان می‌دهند. جالب است 530 نسل قبل با قوای محرکه‌ای 2 لیتری توربوشارژ می‌توانست 248 اسب‌بخار نیرو تولید کند. کاملاً کافی است. بله این خروجی برای به حرکت درآوردن اندام 5 متری 1.8 تنی آن کاملاً کافی است. کافی یعنی پیمودن شتاب صفر تا صد در 6.3 ثانیه و رسیدن به سرعت نهایی 255 کیلومتر در ساعتی.

    مثل همیشه این وسط نباید نقش مؤثر جعبه‌دنده 8 سرعته ZF (با کالیبراسیون نرم‌تر و واکنش سریع‌تر) را هم فراموش کرد که مثل این تازه عروس دومادها، یک رابطه عاشقانه چیک تو چیک با موتور برقرار می‌کند. این خودرو در شتاب‌گیری‌های ثانویه (مثلاً 80 تا 120 کیلومتر در ساعت) تقریباً بدون لگ عمل می‌کند و لرزش عمل می‌کند. انگار نه انگار که گشتاور نیاز دارد خودش را در دور پایین احیا کند.

    سیستم تعلیق 530 جدید در نوع خودش فوق‌العاده است. در محور جلو شاهد ساختار به‌روزشده دوجناغی هستیم تا در پیچ‌ها میزان کَمبر (زاویه بین سطح عمودی چرخ و سطح جاده) به بالاترین بازده خودش برسد. در محور عقب هم سیستم حیرت‌انگیز 5 اتصاله را می‌بینیم که در چسبندگی به‌ویژه در زمان خروج از پیچ‌ها مؤثر است. در این خودرو چرخ‌های عقب تا 2.5 درجه منحرف می‌شوند تا میدان گردش کمتر شود. اطلاعاتی در دست است که نشان می‌دهد این خودرو در یک تست واقعی با وجود دیسک ترمزهای فوق عریض توانسته از سرعت 100 کیلومتر در ساعت طی 34 متر به توقف کامل برسد.

    تمام این چیزهایی که گفتیم شبیه یک سوپراسپرت مسابقه‌ای بود؛ اما ب‌ام‌و 530 تیپ G60 همان‌طور که ادعا می‌کند فقط یک سدان ساده خانوادگی است.

    0 ایموبلایزر چیست و چگونه کار میکند؟

    ایموبیلایزر چیست؟

    ایموبیلایزر (Immobilizer) DHسیستم ضدسرقت الکترونیکی خودرو است.

    این سامانه با استفاده از تراشه داخل کلید و یک واحد کنترل الکترونیکی (ECU) کار می‌کند. این سامانه در موتورسیکتهای جدید و پیشرفته شامل برخی محصولات یاماها، هوندا و ب ام و نیز حضور دارد.

    ایموبیلایزر چه سالی اختراغ شد؟

    ایده قفل الکترونیکی خودرو از دهه 1910 و 1920 میلادی به ‌صورت خیلی ابتدایی وجود داشت، اما کاربرد عملی آن به اوایل دهه 90 میلادی در اروپا برمی‌گردد. سال 1992 قانونی در آلمان تصویب شد که طبق آن، خودروسازان باید سیستم ضدسرقت پیشرفته (از جمله ایموبیلایزر) را در محصولات خود نصب می‌کردند.

    برندهایی مثل مرسدس‌بنز، فولکس‌واگن و ب ام و، از نخستین شرکت‌هایی بودند که ایموبیلایزر را به ‌طور استاندارد روی محصولات خود نصب کردند. نصب گسترده این سیستم از اواخر دهه 90 میلادی در اروپا و از دهه 2000 در آمریکا، آغاز شد. بدین ترتیب و با سخت شدن کار سارقان، آمار سرقت هم کاهش یافت.

    ایموبیلایزر چگونه کار می‌کند؟

    وقتی کلید داخل سوئیچ قرار می‌گیرد یا دکمه استارت فشرده می‌شود، یک کد دیجیتالی از کلید به ECU ارسال می‌شود. اگر کد با دیتابیس ECU منطبق باشد، پیشرانه روشن می‌شود وگرنه ایموبیلایزر با قطع سیستم تزریق سوخت یا جرقه، از روشن شدن پیشرانه جلوگیری می‌کند.

    در شرایط خاص مثل خرابی سیستم در جاده و نبود دسترسی به تعمیرگاه، برخی تعمیرکاران با تغییر ECU یا برنامه‌ریزی مجدد، ایموبیلایزر را  غیرفعال می‌کنند که امنیت خودرو را به ‌شدت پایین می‌آورد و اصلا توصیه نمی‌شود.

    تفاوت بین ایموبیلایزر و دزدگیر چیست؟

    ایموبیلایز به صورت پیشگیرانه و دزدگیر به صورت واکنشی عمل می‌کند. بدین معنی که دزدگیر در هنگام یا پس از باز شدن در خودرو و یا ضربه به آن فعال می‌شود درحالیکه ایموبیلایزر از همان ابتدا، پیشرانه را از روشن شدن منع می‌کند.

    چطور بفهمیم که خودروی ما به ایموبیلایزر مجهز است؟

    1. مراجعه به دفترچه راهنما‌ی خودرو (معمولا در بخش سیستم امنیتی یا استارت خودرو).

    2. وجود چراغ (معمولا به شکل کلید یا قفل) اختصاصی ایموبیلایزر در صفحه نشان دهنده.

    3. بررسی کلید خودرو: گاهی به علت وجود چیپ، شکل آن تفاوت دارد هرچند این مورد هم در برخی مواقع نمی‌تواند علت وجود یا عدم وجود تراشه باشد.

    4. اکثرخودروهای تولید بعد از سال 2000 میلادی در اروپا و بعد از 2005 در ایران به ایموبیلایزر مجهز شده‌اند.

    هزینه نصب یا تعمیر ایموبیلایزر چقدر است؟

    به نوع خودرو و مدل ایموبیلایزر بستگی دارد.تعمیر یا برنامه‌ریزی مجدد کلید ایموبیلایزر با هزینه کمتری انجام می‌شود درحالیکه تعویض ECU  یا کل سیستم، مخصوصا در خودروهای لوکس، هزینه‌ به مراتب بیشتری خواهد داشت.

    دلیل اختلال در عملکرد ایموبیلایزر چیست؟

    1. سوختن یا خروج چیپ داخل کلید
    2. خرابی آنتن گیرنده اطراف سوئیچ
    3. بروز خطا درECU

    در صورت کپی شدن کد ایموبیلایزر، امنیت آن کاهش می‌یابد. البته مدل‌های جدید ایموبیلایزر به قابلیت کدRolling Code  که دائم تغییر می‌کند، مجهز شده‌اند که کپی کردن آن بسیار سخت‌تر از قبل خواهد بود.

    علائم خرابی ایموبیلایزر کدام است؟

    1. پیشرانه استارت می‌خورد ولی روشن نمی‌شود: البته اگر آنتن گیرنده یا ECU دچار مشکل باشد، حتی استارت هم عمل نمی‌کند.
    2. چشمک زدن چراغ ایموبیلایزر روی صفحه‌ کیلومتر
    3. کار نکردن یکی از کلیدهای اصلی یا یدک: نشانه‌ای از آسیب به چیپ داخل یکی از کلیدها.
    4. روشن شدن ناگهانی آلارم یا قفل شدن سیستم: نشانه‌ای از اشتباه سیستم.
    5. خاموش شدن خودرو حین حرکت: این اتفاق نادر و البته خطرناک، می‌تواند در صورت خرابی شدید ECU یا اتصالات برق، رخ بدهد.

    در هنگام خرابی ایموبیلایزر چه کنیم؟

    1. امتحان کلید یدک.
    2. اگر هیچکدام از کلیدها کار نکرد، مشکل از ECU یا آنتن سوئیچ است.
    3. برای عیب‌یابی دقیق با دستگاه دیاگ، باید به تعمیرکار متخصص ECU و برق خودرو مراجعه کرد.

    0 بازگشت فراری تستاروسا افسانه‌ای!

    تستاروسا به عنوان یکی از مدل‌های به یادماندنی فراری، در سال 1984 و به عنوان جانشین برلینتا باکسر، معرفی شد. البته نام تستاروسا به یکی از خودروهای مسابقه‌ای فراری در دهه 50 میلادی اشاره داشت. استقبال از فراری تستاروسا به قدری زیاد بود که تولید این خودرو به مدت بیش از یک دهه ادامه پیدا کرد. پرونده این خودروی هیجان انگیز با عرضه تیپ 512M در میانه دهه 90 میلادی، بسته شد.

    اما با معرفی جدیدترین محصول فراری با نام 849 تستاروسا، نام این خودروی افسانه‌ای هم دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. این هایپرکار هیبرید به عنوان جانشین SF90، می‌تواند ظرف 2.3 ثانیه به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد.

    نسخه بروزرسانی شده از پیشرانه F154 V-8 که توربوشارژرهای بزرگتری را به همراه دارد، به تنهایی 818 اسب‌بخار قدرت تولید می‌کند. سه موتور برقی که یکی از آن‌ها در عقب و دوتای دیگر در جلو قرار دارند نیز 216 اسب‌بخار به این رقم اضافه می‌کنند تا در مجموع، 1036 اسب‌بخار قدرت در اختیار فراری 849 تستاروسا قرار بگیرد. فراری SF90 استرادال با 986 اسب‌بخار قدرت، در مدت 2.5 ثانیه به سرعت صد کیلومتر بر ساعت می‌رسید.

    به لطف باتری 6.5 کیلووات ساعت، 849 می‌تواند 25 کیلومتر را به صورت برقی و با نهایت سرعت 130 کیلومتر بر ساعت، طی کند. حداکثر سرعت این خودرو، 330 کیلومتر بر ساعت اعلام شده است.

    فراری 849 تستاروسا توانست پیست اختصاصی فیورانو را در مدت 1 دقیقه و 17.5 ثانیه طی کند که از رکورد SF90 استرادال، 1.5 ثانیه سریعتر است.

    بخشی از این عملکرد درخشان به آئرودینامیک بدنه ارتباط دارد که از باله فعال عقب با امکان باز و بسته شدن در یک ثانیه و همچنین دو برآمدگی باله مانند در سپر عقب، حاصل می‌شود. این مجموعه، نیروی رو به پایین معادل با 415 کیلوگرم را در سرعت 250 کیلومتر بر ساعت روی بدنه این خودرو وارد می‌کند.

    با سفارش پکیج Assetto Fiorano، وزن خالص فراری 849 با 30 واحد کاهش به 1.570 کیلوگرم می‌رسد.

    فراری 849 را نمی‌توان به تستاروسا شبیه دانست اما تریم مشکی براق بین چراغ‌های جلو و همچنین فرم زاویه‌دار سپر جلو، می‌تواند یادآور تستاروسا باشد. در فراری 849 اسپایدر، سقف خودرو در مدت 14 ثانیه و تا حداکثر سرعت 45 کیلومتر بر ساعت باز می‌شود. مدل اسپایدر به علت ملاحظات فنی، 90 کیلوگرم از همتای کوپه سنگین‌تر است.

    در فضای کابین فراری 849 تستاروسا با طرحی مواجه هستیم که با تعویض دکمه‌های حساس به لمس روی فرمان SF90 با نمونه‌های عادی، رویکردی راننده-محور دارد. فرم صندلی‌ها نیز خودروهای مسابقه‌ای را به یاد می‌آورد. از دیگر ویژگی‌های این بخش می‌توان به شارژر بیسیم و همچنین پشتیبانی نمایشگر از اپل کارپلی، اندروید اتو و MyFerrari، اشاره کرد.

    قیمت پایه فراری 849 تستاروسا کوپه و اسپایدر در اروپا به ترتیب 460 و 500 هزار یورو تعیین شده که تقریبا معادل با 540 و 586 هزار دلار است. از قیمت این خودرو در ایالات متحده اطلاعی در دسترس نیست اما مطمئنا از رقم 550 هزار دلار فراری SF90، گرانتر خواهد بود.

    هرچند تولید فراری 849 تستاروسا در سال 2026 آغاز می‌شود اما فراری از همین حالا برای پذیرش سفارش این مدل، آمادگی دارد.

    0 لکسوس IS مدل 2026؛ به روز رسانی به جای تغییر نسل

    پس از رونمایی نسل جدید لکسوس ES، مخاطبان انتظار داشتند که نسل جدید IS هم معرفی شود چراکه این خودرو از سال 2013 تاکنون در بازار حضور دارد. اما با انتشار تصاویر خودرویی که لکسوس از آن به عنوان IS جدید یاد می‌کند، می‌توان دریافت که با سومین تغییر چهره از این سدان ژاپنی مواجه هستیم. لکسوس IS مدل 2026 از اوایل سال آینده میلادی در برخی کشورهای جهان به فروش می‌رسد.

    طراحی و امکانات لکسوس IS مدل 2026

    تغییر جزئی در طراحی سپرها، طول بدنه را 10 میلی‌متر افزایش داده درحالی‌که سایر ابعاد، بدون تغییر باقیمانده است. علاوه بر 7 رنگ قبلی، حالا می‌توان خاکستری Neutrino را هم انتخاب کرد. علاوه‌براین باید به طرح جدید رینگ‌های 19 اینچ، کالیپرهای قرمز با نشان لکسوس و فرم متفاوت باله عقب، اشاره کرد.

    صفحه کلاستر و نمایشگر لمسی 12.3 اینچ به صورت استاندارد برای لکسوس IS عرضه می‌شود. علاوه‌براین باید به حذف ساعت عقربه‌ای و طراحی جدید کنترل تهویه، پوشش داخلی درها و دریچه‌های تهویه اشاره کرد.

    وجود دکمه‌های فیزیکی، شارژر بی‌سیم، درگاه USB تایپ C و تریم فیبر بامبو در بخش بالایی کنسول میانی، از دیگر ویژگی‌های مثبت کابین لکسوس IS مدل 2026 بشمار می‌آید. در این میان، فرم نسبتا زمخت اهرم دنده، سن و سال نه چندان کم IS را یادآوری می‌کند.

    مشخصات فنی لکسوس IS مدل 2026

    علاوه بر تغییرات جزئی در بدنه و کابین، لکسوس از تغییرات فنی در IS غافل نمانده و این خودرو را فرمان برقی جدید و تعلیق تطبیق‌پذیر، همراه کرده است.

    به نظر می‌رسد که لکسوس با معرفی نسخه اولتیمیت ادیشن در ایالات متحده و کلایمکس ادیشن در ژاپن، به زندگی IS500 خاتمه داد. این خودرو با پیشرانه 5 لیتری V8 تنفس طبیعی، 472 اسب‌بخار قدرت و 535 نیوتن‌متر گشتاور در اختیار داشت.

    اما لکسوس IS مدل 2026 از این به بعد فقط در دو تیپ IS 350 یا IS 300h عرضه خواهد شد.  لکسوس IS 350 در دو نسخه محرک-عقب و چهار چرخ محرک و تیپ هیبرید IS 300h فقط با چیدمان فنی محرک-عقب، قابل سفارش است.

    مشتریان آمریکایی نیز فقط به IS 350 دسترسی خواهند داشت. هر دو تیپ مذکور از لکسوس IS، مجموعه‌ای گسترده از سامانه‌های ایمنی و دستیار راننده همچون قابلیت رانندگی بدون قرار دادن دست روی فرمان را به همراه دارند.

    0 معرفی فولکس ID کراس؛ ارزان‌ترین کراس‌اور برقی شرکت

    فولکس واگن قصد دارد با دست پر در نمایشگاه حمل و نقل IAA حاضر شود. علاوه بر گلف GTI برقی، هاچبک ID پولو و کانسپت جمع و جور ID. Every1، یک کراس‌اور کوچک به نام ID کراس نیز در این رویداد به نمایش درمی‌آید.

    فولکس ID کراس را می‌توان همتای قدبلند  IDبولو دانست. این خودرو در صورت تولید می‌تواند به ارزان‌ترین کراس‌اور برقی فولکس تبدیل شود هرچند که احتمال دارد این لقب به نمونه نهایی ID. Every1 برسد.

     

    0 ب ام و iX3؛ پیشگام برای ورود به عصر جدید

    شرکت ب ام و از اواخر دهه 20 میلادی به تولید خودرو اشتغال دارد، ولی برخی مدل‌ها شامل 1500 مدل 1962 و 2002 مدل 1969 را می‌توان جزء محصولات تاریخ‌ساز این برند بشمار آورد. حالا ب ام و با رونمایی از iX3 به عنوان عضوی از سری نئو کلاس (Neue Klasse)، مهمترین محصول خود در طول چند سال گذشته را به نمایش گذاشته است.

    طراحی و امکانات ب ام و iX3 مدل 2026

    ب ام و iX3 در مقایسه با همتای بنزینی یعنی X3، طول و فاصله محوری بیشتر ولی عرض و ارتفاع کمتری دارد. فرم بدنه به کانسپت نئو کلاس X و البته برخی سدان‌ها و کوپه‌های دهه 60 میلادی شبیه است. در نمای جانبی می‌توان شباهت به X3 را تشخیص داد، درحالی‌که خط شانه به طور واضحی پایین آمده است. چراغ‌های بزرگ عقب نیز به رویه امروزی صنعت خودروسازی در ساخت چراغ‌های پیوسته، نزدیکی دارد. با سفارش پکیج M اسپرت پروفشنال، جلوپنجره نورانی هم اضافه می‌شود.

    طراحی بدنه iX3 در عین وجود تفاوت‌ها، به عنوان محصولی از ب ام و قابل شناسایی است، اما در فضای داخلی با مواردی شامل صفحه نشان‌دهنده سرتاسری در زیر شیشه جلو، نمایشگر لمسی شش ضلعی با رابط کاربری X و حذف کلید چرخان iDrive مواجه هستیم، که در سایر محصولات این برند، کمتر دیده می‌شود.

    مهمترین ویژگی ب‌ ام و iX3 یعنی نرم‌افزار SDV، با چشم قابل مشاهده نیست اما تاثیر مهمی در عملکرد این خودرو دارد. مشابه این ویژگی یعنی تجمیع تمام سیستم‌های مدیریت الکترونیکی خودرو در 4 کامپیوتر نیرومند را قبلا در محصولات تسلا و ریویان مشاهده کرده‌ایم. مثلا مدیریت سامانه‌های حرکتی در Heart of Joy و سامانه‌های دستیار راننده در یک مغز هوشمند دیگر، جمع شده است.

     

    مشخصات فنی ب ام و iX3 مدل 2026

    برخلاف محصولات فعلی ب ام و همچون سری 4، 5 و 7 که در هر دو تیپ درونسوز و برقی براساس پلتفرم مشترک ساخته می‌شوند، iX3 براساس پلتفرم کاملا جدید و 800 ولتی Neue Klasse EV شکل گرفته است، که از حداکثر جریان 400 کیلووات نیز پشتیبانی می‌کند. به لطف این قابلیت، نیروی لازم برای پیمایش 370 کیلومتر در مدت 10 دقیقه فراهم خواهد شد.

    ب ام و iX3 50 xDrive به دو موتور برقی با مجموع 463 اسب‌بخار قدرت و 641 نیوتن‌متر گشتاور مجهز شده است. بنابر اعلام ب ام و، موتورهای این خودرو نسبت به نمونه‌های قبلی، 40 درصد مصرف کمتر، 10 درصد وزن سبک‌تر و 20 درصد قیمت ارزان‌تر را ارائه می‌کند. چگالی انرژی سلول‌های باتری نیز 20 درصد افزایش یافته است. ب ام و iX3 50 xDrive می‌تواند با یک بار شارژ، 640 کیلومتر را طی کند. شتاب صفر تا صد و حداکثر سرعت ب ام و iX3 به ترتیب 4.7 ثانیه و 210 کیلومتر بر ساعت اعلام شده است.

    سیستم تعلیق مک‌فرسون جلو و چند اتصالی-عقب، تقسیم وزن به نسبت 48.6 و 51.4 درصد بین محور جلو و عقب و رینگ‌های 20 اینچ (21 و 22 اینچ سفارشی)، از دیگر ویژگی‌های ب ام و iX3 بشمار می‌آید.

    ب ام و iX3 نخستین محصول از برند آلمانی است که به لطف پیروی از استاندارد NACS، به شبکه شارژ تسلا دسترسی دارد. این خودرو از قابلیت شارژ غیرمستقیم (انتقال شارژ به لوازم الکترونیکی) و همچنین آداپتور CCS نیز پشتیبانی می‌کند.

    برنامه تولید ب ام و iX3 مدل 2026

    ب ام و قصد دارد iX3 را در مجارستان و ایالات متحده تولید کند. تحویل این خودرو به مشتریان از تابستان 2026 آغاز خواهد شد. براساس پیش‌بینی‌ها، قیمت iX3 در محدوده 60 هزار دلار تعیین می‌شود ،که از مدل پایه X3، ده هزار دلار گران‌تر و از X3 M50 با پیشرانه شش سیلندر، پنج هزار دلار ارزان‌تر است.

    0 معرفی آئودی کانسپت C؛ جانشین معنوی TT

    کانسپت C نخستین دست‌پرورده سرپرست جدید طراحی آئودی است. این طراح ایتالیایی به نام ماسیمو فراسلا که ژوئن 2024 به آئودی پیوست، از هواداران سفت و سخت آئودی TT بشمار می‌آید و آن را یک «اثر هنری» توصیف می‌کند.

    البته در بیانیه رسمی آئودی از TT حرفی به میان نیامده و از نسل سوم آئودی A6 و اتویونیون تایپ C مدل 1936 به عنوان منبع الهام طراحی کانسپت C، یاد شده است. مدیرعامل آئودی هم در گفتگو با اتوکار، جانشینی کانسپت C برای TT را رد کرده و از انتخاب نام متفاوت برای مدل نهایی، خبر داده است.

    طراحی آئودی کانسپت C

    زبان طراحی آئودی کانسپت C تاحدی نسبت به مدل‌های فعلی این برند همچون نسل سوم Q3، متفاوت به نظر می‌رسد. بنابر خبر اتوکار، اثرات این زبان طراحی جدید را در سایر محصولات بعدی آئودی همچون نسل سوم Q7 مشاهده خواهیم کرد. همچنین می‌توان نشانه‌هایی از آئودی R8 و دو کانسپت Avus و Rosemeyer که در سال‌های 1991 و 2000 میلادی معرفی شدند را نیز در این خودرو مشاهده کرد.

    در بدنه آئودی کانسپت C با طرحی قدرتمند و پویا مواجه هستیم که در آن از اگزوز مصنوعی و موارد غیرکاربردی خبری نیست. سازنده از جلوپنجره بزرگ و عمودی کانسپت C به عنوان «عنصر مرکزی» چهره این خودرو یاد می‌کند. به گفته‌ فراسلا، مدل نهایی و کانسپت C تفاوتهای بسیار اندکی خواهند داشت.

    از سایر ویژگی‌های ظاهری این خودرو می‌توان به قابلیت نمایش طرح گرافیکی متحرک توسط چراغهای LED، اشاره کرد. بنابر اعلام آئودی، کانسپت C یک رودستر با سقف تاشو است هرچند که می‌توان آن را «تارگا» یا «کوپه-کابریولت» توصیف کرد.

    ابعاد بدنه آئودی کانسپت C در طول، عرض، ارتفاع و فاصله بین محورها به ترتیب 4.35، 1.95، 1.23 و 2.65 متر اعلام شده است. بدنه این خودرو بر رینگ‌های 21 اینچ استوار می‌شود.

    طراحی فضای کابین همچون بدنه از زبان طراحی جدید این برند یعنی Radical simplicity یا «سادگی رادیکال» پیروی می‌کند. این بخش با دکمه‌های آلومینیومی، سادگی طرح‌های اسکاندیناوی (شمال اروپا) را به یاد می‌آورد. نمایشگر 10.4 اینچی هم در صورت عدم نیاز، از نظر پنهان می‌شود تا نمایی شبیه مدل‌های قدیمی آئودی حاصل شود.

    مشخصات فنی آئودی کانسپت C

    تناسبات بدنه آئودی کانسپت C به عنوان یک خودروی موتور-وسط، می‌تواند به نسل جدید پورشه 718 هم اشاره کند. این خودرو قرار بود امسال وارد بازار شود که بنا به دلایلی، عرضه آن به 2027 موکول شد. البته این خودرو با آئودی کانسپت C بی‌ارتباط نیست چراکه محصول آینده آئودی، براساس پلتفرم پورشه شکل گرفته است.

    به لطف نصب مجموعه باتری در پشت محل قرارگیری راننده و سرنشین، تقسیم وزن آئودی کانسپت C به خودروهای موتور-وسط شباهت یافته است. وزن 1650 کیلوگرمی آئودی کانسپت C هم برای یک خودروی برقی، کاملا مناسب به نظر می‌رسد.

    فعلا درباره مشخصات فنی آئودی کانسپت C اطلاع خاصی در دسترس نیست. فقط می‌دانیم که این خودرو در دو تیپ محرک-عقب و دو-موتور چهار چرخ محرک، عرضه خواهد شد. بنابر خبرهای غیررسمی، مجموع خروجی دو موتور برقی در نسل جدید پورشه 718 به بیش از هزار اسب‌بخار می‌رسد. انتظار داریم که این رقم در آئودی کانسپت C کمتر باشد.

    عرضه آئودی کانسپت C و البته نسل بعدی پورشه 718 با پیشرانه بنزینی می‌تواند به افزایش موفقیت این خودروها منجر شود، اما برای آگاهی از تصمیم نهایی گروه فولکس واگن، فعلا باید منتظر بمانیم.